بهترین دوستان من{4}
پرش زمانی
۱۰دقیقه بعد
رائون بالبخند و درحالیکه کاپشن صورتی شو انداخته روی دستش از ساختمون مدرسه بیرون میادو سوار ماشین میشه
تهیونگ:میشه بگی اون تو داشتین چیکار میکردین؟
رائون:خ..خب داشتیم درمورد مسائل دخترونه حرف میزدیم
تهیونگ:مطمئنی؟
رائون:اره
تهیونگ:باشه
ماشین تو حیاط عمارت پارک میکنه
رائون:هیچوقت نفهمیدم چرا دوقدم راهو با ماشین میایم
کوک:منم نفهمیدم
تهیونگ:اگه فهمیدین به منم بگین
جیمین:وقتی میگم احمقین نگین نیستین واسه اینه که امنیتمون تضمین بشه
کوک:هومممم به اینجاش فکر نکرده بودم
جیمین:تو اصنمگه فکرمیکنی؟
کوک:یاااا هیونگ
جیمین:مگه دروغه؟
کوک:معلومه که دروغههه
رائون اروم و بی سروصدا از پسرا که درحال بحث بودن دور میشه،به اتاقش میره و درو قفل میکنه
پرش زمانی
چند دقیقه بعد
رائون از اتاقش بیرون میاد
کوک:آیگوووو گشنمههههه
تهیونگ:توعم که همیشهی خدا گشنته
کوک:اگه توعم تو مدرسه روزی سه ساعت با کانگ کلاس فیزیک داشتی گشنت میشد
جیمین:من...(حرفش قطع میشه)
رائون:خیلی خب بسه دیگه الان غذا سفارش میدم
تهیونگ:نههه تورو خدا معدم دیگه تحمل غذای بیرونو نداره
جیمین:خودت یچیزی درست کن
کوک:لطفااااا
رائون:هوممم باشه
الان یه چیزی درست میکنم
.
.
.
.
🌻
۱۰دقیقه بعد
رائون بالبخند و درحالیکه کاپشن صورتی شو انداخته روی دستش از ساختمون مدرسه بیرون میادو سوار ماشین میشه
تهیونگ:میشه بگی اون تو داشتین چیکار میکردین؟
رائون:خ..خب داشتیم درمورد مسائل دخترونه حرف میزدیم
تهیونگ:مطمئنی؟
رائون:اره
تهیونگ:باشه
ماشین تو حیاط عمارت پارک میکنه
رائون:هیچوقت نفهمیدم چرا دوقدم راهو با ماشین میایم
کوک:منم نفهمیدم
تهیونگ:اگه فهمیدین به منم بگین
جیمین:وقتی میگم احمقین نگین نیستین واسه اینه که امنیتمون تضمین بشه
کوک:هومممم به اینجاش فکر نکرده بودم
جیمین:تو اصنمگه فکرمیکنی؟
کوک:یاااا هیونگ
جیمین:مگه دروغه؟
کوک:معلومه که دروغههه
رائون اروم و بی سروصدا از پسرا که درحال بحث بودن دور میشه،به اتاقش میره و درو قفل میکنه
پرش زمانی
چند دقیقه بعد
رائون از اتاقش بیرون میاد
کوک:آیگوووو گشنمههههه
تهیونگ:توعم که همیشهی خدا گشنته
کوک:اگه توعم تو مدرسه روزی سه ساعت با کانگ کلاس فیزیک داشتی گشنت میشد
جیمین:من...(حرفش قطع میشه)
رائون:خیلی خب بسه دیگه الان غذا سفارش میدم
تهیونگ:نههه تورو خدا معدم دیگه تحمل غذای بیرونو نداره
جیمین:خودت یچیزی درست کن
کوک:لطفااااا
رائون:هوممم باشه
الان یه چیزی درست میکنم
.
.
.
.
🌻
۴.۵k
۱۱ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.